جدول جو
جدول جو

معنی گیاه کاری - جستجوی لغت در جدول جو

گیاه کاری
عمل گیاه کار، کشت کاری، زراعت، کشت و زرع
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ریزه کاری
تصویر ریزه کاری
نازک کاری، به کار بردن شکل ها و نقش های ظریف، نشان دادن کوچک ترین و ریزترین اجزای چیزی در نقاشی و سایر هنرهای زیبا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گزاف کاری
تصویر گزاف کاری
افراط، مبالغه، زیاده روی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گیاه کار
تصویر گیاه کار
کشاورز، کشتکار، دهقان
برزگر، زارع، فلّاح، ورزگر، برزکار، بزرکار، برزیگر، برزه گر، حرّاث، حارث، بازیار، کدیور، ورزگار، ورزکار، ورزه، ورزی، کشورز، واستریوش، کشتبان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شیشه کاری
تصویر شیشه کاری
شغل و عمل شیشه کار، تزیین دیوار یا سقف خانه با قطعه های کوچک شیشه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زیان کاری
تصویر زیان کاری
زیان بردن، ضرر کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پینه کاری
تصویر پینه کاری
شغل و عمل پینه کار
فرهنگ فارسی عمید
زینت دادن سقف یا دیوارهای داخل ساختمان با چسباندن قطعه های کوچک آیینه به شکل های هندسی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تباه کاری
تصویر تباه کاری
خراب کاری، فتنه و فساد، فسق وفجور
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گنده کاری
تصویر گنده کاری
کارهای زشت و ناپسند کردن
فرهنگ فارسی عمید
(زَ / زِ)
باریک بینی. دقت. (ناظم الاطباء) : تبتین، ریزه کاری و باریک بینی کردن. (منتهی الارب) ، زیرکی. وقوف داری. (ناظم الاطباء) ، خوشکاری. ظرافت. لطافت. (ناظم الاطباء). ترسیم دقیق اشکال و نقشهای ظریف با ارائۀ کوچکترین اجزای شی ٔ در یک اثر هنری (نقاشی، مجسمه سازی، خطاطی، رقص و غیره). (فرهنگ فارسی معین). خورده کاری. (غیاث اللغات). مرادف خورده کاری. کارهای نازک سرانجام دادن. (آنندراج) :
نباشد مست می با چشم بازش
خبر از ریزه کاری های نازش.
محسن تأثیر (از آنندراج).
درنمی آید به چشم همتم نقش دو کون
می کند طراح قسمت ریزه کاریها عبث.
طغرا (از آنندراج).
تعتد، ریزه کاری کردن در کار. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(لَ / لِ)
پیمودن شراب. شراب دادن. نظیر: لاله کاری. (آنندراج) ، مشحون از پیاله کردن:
هم کرد باغها را نرگس پیاله کاری
هم کرد چهره ها را پیمانه لاله کاری.
ظهوری
لغت نامه دهخدا
(نَ / نِ)
عمل پینه کار. وصالی
لغت نامه دهخدا
(تَ)
عمل تباهکار. خرابکاری. کاری زشت و بد کردن. افساد. تبهکاری، فسق. فجور، زنا. رجوع به تباه و دیگر ترکیب های آن شود
لغت نامه دهخدا
(یِ نَ / نِ)
نشاندن آینه های خرد بر دیوار خانه و سقف آن بنظم و ترتیب خاص، زینت را
لغت نامه دهخدا
فاسقی، بدبختی، (برهان)، فسق، فجور، ظلم، (ناظم الاطباء) :
شب چو نقش سیاه کاری بست
روزگار از سپیدکاری رست،
نظامی (هفت پیکر ص 239)
لغت نامه دهخدا
(یَ / یِ)
بی سودی و به قیمت خرید فروختن. فروختن چیزی بی سود و نفعی برای فروشنده به رأس المال فروختن. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). مایه بمایه. (فرهنگ لغات عامیانۀ جمال زاده). و رجوع به ’مایه بمایه’ شود
لغت نامه دهخدا
(حَ رَ)
کسی که گیاه بکارد، زارع، فلاح
لغت نامه دهخدا
تصویری از پینه کاری
تصویر پینه کاری
عمل و شغل پینه کار وصالی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گیاهکاری
تصویر گیاهکاری
زراعت برزگری کشت کاری
فرهنگ لغت هوشیار
نوعی تزیین داخلی ساختمان که بوسیله آیینه های کوچک و نشاندن آنها بر دیوار و سقف اشکال هندسی و گل و بته های مختلف ایجاد کنند، مجموع آیینه های کوچکی که برای تزیین بدیوار و سقف نشانده باشند
فرهنگ لغت هوشیار
ترسیم دقیق اشکال و نقشهای ظریف با ارائه کوچکترین اجزای شیئی در یک اثر هنری تابلوی نقاشی مجسمه خطاطی رقص و غیره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حیله کاری
تصویر حیله کاری
حیله گری مکاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شیشه کاری
تصویر شیشه کاری
عمل و شغل شیشه گر، محل شیشه گر شیشه گر خانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مایه کاری
تصویر مایه کاری
فروش کالا بقیمت خرید
فرهنگ لغت هوشیار
عمل گیاه خوردن گیاه خوری. گیاه خور. گیاه خوار، علف زار مرتع چراگاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گنده کاری
تصویر گنده کاری
ارتکاب اعمال زشت و ناپسند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گزافه کاری
تصویر گزافه کاری
بیهوده کاری، مبالغه افراط، اسراف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گشاده کاری
تصویر گشاده کاری
حالت و کیفیت گشاده کار
فرهنگ لغت هوشیار
پیمودن شراب شراب دادن، پر از پیاله کردن مشحون از پیاله ساختن: هم کرد باغها را نرگس پیاله کاری هم کرد چهره ها را پیمانه لاله کاری. (ظهوری)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مایه کاری
تصویر مایه کاری
فروش کالا به قیمت خرید
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ریزه کاری
تصویر ریزه کاری
((زِ))
ظریف کاری، دقیق کاری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پیشه کاری
تصویر پیشه کاری
حرفه ای
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از گژفه کاری
تصویر گژفه کاری
آسفالت کاری
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از گیاه ناکی
تصویر گیاه ناکی
اکتحال
فرهنگ واژه فارسی سره